Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دست بالا گرفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to overestimate
/ˌoʊvərˈestɪmeɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: overestimated]
[گذشته: overestimated]
[گذشته کامل: overestimated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دست بالا گرفتن
زیادتر از معمول تخمین زدن
مترادف و متضاد
underestimate
1.They overestimated her ability to do the job.
1. آنها توانایی او را در انجام کار دست بالا گرفتند.
تصاویر
کلمات نزدیک
overemphasize
overeating
overeat
overdue
overdrawn
overexcited
overexert
overexertion
overfeed
overfishing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان