[صفت]

overdue

/ˈoʊvərˈdu/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more overdue] [حالت عالی: most overdue]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرداخت‌نشده عقب‌افتاده

معادل ها در دیکشنری فارسی: عقب‌افتاده
مترادف و متضاد late
  • 1.the rent was nearly three months overdue.
    1. اجاره خانه تقریبا سه ماه عقب‌افتاده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان