[فعل]

to overwrite

/ˌoʊvərˈraɪt/
فعل گذرا
[گذشته: overwrote] [گذشته: overwrote] [گذشته کامل: overwritten]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جایگزین کردن (رایانه) رونویسی کردن

  • 1.Do you want to overwrite the file?
    1. می‌خواهی این فایل را جایگزین کنی؟

2 بالای چیزی نوشتن

3 با تکلف نوشتن پرطمطراق نوشتن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان