Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خویشاوند
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
own flesh and blood
/oʊn flɛʃ ænd blʌd/
1
خویشاوند
گوشت و خون (مجازی)
1.You can’t do that to your own flesh and blood!
1. تو نمیتوانی چنین کاری با گوشت و خون خودت بکنی!
تصاویر
کلمات نزدیک
own company
own
owlet
owl
owing to
own goal
own up
owner
owner-occupier
ownership
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان