Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کامل رنگ کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to paint out
/peɪnt aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: painted out]
[گذشته: painted out]
[گذشته کامل: painted out]
صرف فعل
1
کامل رنگ کردن
از رنگ پوشاندن
1.Joseph's face in the painting was painted out.
1. چهره "یوسف" در نقاشی با رنگ پوشیده شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
paint one's nails
paint a house
paint
painstaking
painlessly
paint scraper
paint the town red
paintball
paintbrush
painter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان