Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پلنگ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
panther
/ˈpænθər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پلنگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پلنگ
مترادف و متضاد
puma
1.The panther is surprisingly difficult to spot.
1. دیدن پلنگ به طرز شگفت آوری دشوار است.
تصاویر
کلمات نزدیک
pantheism
pant after
pant
pansy
panpipe
panties
pantomime
pantry
pants
panty hose
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان