Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شلوار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
pants
/pænts/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شلوار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شلوار
مترادف و متضاد
trousers
1.Cecilie needs some new pants and vests.
1. "سیسیلی" به چند شلوار و جلیقه نیاز دارد.
2.Why aren't you wearing any pants, David?!
2. چرا شلوار نپوشیدهای، دیوید؟!
a pair of brown pants
یک دست شلوار قهوهای
کاربرد اسم pants بهمعنای شلوار
معادل اسم pants در فارسی "شلوار" است. trousers یا شلوار به نوعی از لباس گفته میشود که از کمر تا مچ پا را (هر پا را بهطور جداگانه) پوشش میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pantomime
panthera uncia
panthera tigris
panthera pardus
panthera onca
pants suit
pantsuit
pantyhose
papa
paparazzi
کلمات نزدیک
pantry
pantomime
panties
panther
pantheism
panty hose
pantyhose
papa
papal
paparazzi
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان