[اسم]

pantyhose

/ˈpænt.iːˌhoʊz/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جوراب‌شلواری

معادل ها در دیکشنری فارسی: جوراب شلواری
مترادف و متضاد tights
  • 1.She bought a new pair of pantyhose.
    1. او یک جوراب‌شلواری جدید خرید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان