[صفت]

part-time

/ˈpɑrtˈtaɪm/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نیمه‌وقت پاره‌وقت

معادل ها در دیکشنری فارسی: پاره‌وقت نیمه‌وقت
مترادف و متضاد PT
  • 1.He needs a part-time job.
    1. او به یک شغل نیمه‌وقت نیاز دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان