Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شکم گنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
paunch
/pʌnʧ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شکم گنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شکم گنده
informal
1.The driver had a paunch hanging over his belt.
1. راننده یک شکم گنده داشت که بالای کمربندش آویزان بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
paulo
pauline
paula
paul
paucity
pauper
pause
pavane
pave
pave the way
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان