[اسم]

peal

/ˈpiːl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 صدای ناقوس صدای زنگ

2 غرش صدای بلند، غوغا

3 یک دسته زنگ یا ناقوس (با اندازه‌های متفاوت)

[فعل]

to peal

/ˈpiːl/
فعل ناگذر
[گذشته: pealed] [گذشته: pealed] [گذشته کامل: pealed]

4 به صدا درآمدن (ناقوس)

  • 1.The bells of the city pealed out.
    1. ناقوس‌های شهر به صدا درآمدند.

5 طنین‌انداز شدن صدای بلند تولید کردن

formal
  • 1.Ellen pealed with laughter.
    1. "الن" با صدای بلند خندید.
  • 2.His laughter pealed across the room.
    2. لبخند او در امتداد اتاق طنین‌انداز شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان