Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صدای ناقوس
2 . غرش
3 . یک دسته زنگ یا ناقوس (با اندازههای متفاوت)
4 . به صدا درآمدن (ناقوس)
5 . طنینانداز شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
peal
/ˈpiːl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صدای ناقوس
صدای زنگ
2
غرش
صدای بلند، غوغا
3
یک دسته زنگ یا ناقوس (با اندازههای متفاوت)
[فعل]
to peal
/ˈpiːl/
فعل ناگذر
[گذشته: pealed]
[گذشته: pealed]
[گذشته کامل: pealed]
صرف فعل
4
به صدا درآمدن (ناقوس)
1.The bells of the city pealed out.
1. ناقوسهای شهر به صدا درآمدند.
5
طنینانداز شدن
صدای بلند تولید کردن
formal
1.Ellen pealed with laughter.
1. "الن" با صدای بلند خندید.
2.His laughter pealed across the room.
2. لبخند او در امتداد اتاق طنینانداز شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
peaked
peak
peahen
peafowl
peacock
peanut
peanut butter
peanuts
pear
pear-shaped
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان