Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چاقوی جیبی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
penknife
/ˈpennaɪf/
قابل شمارش
[جمع: penknives]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چاقوی جیبی
قلمتراش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قلمتراش
مترادف و متضاد
pocketknife
1.He pulled the penknife out of his pocket and opened it.
1. او چاقوی جیبی را از جیبش درآورد و آن را باز کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
penitentiary
penitent
penitence
penis
peninsular
pennant
penniless
pennsylvania
penny
pennyroyal
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان