[اسم]

penitentiary

/ˌpenɪˈtenʃəri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ندامتگاه زندان

معادل ها در دیکشنری فارسی: ندامتگاه
مترادف و متضاد pen prison
  • 1.The execution was carried out at the state penitentiary in Fort Madison.
    1. اعدام در ندامتگاه ایالتی در "فورت مدیسون" انجام گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان