[فعل]

to persecute

/ˈpɜːrsɪkjuːt/
فعل گذرا
[گذشته: persecuted] [گذشته: persecuted] [گذشته کامل: persecuted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آزار و اذیت کردن شکنجه کردن، ظلم کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تصدیع دادن زجر دادن ستم کردن
  • 1.Throughout history, people have been persecuted for their religious beliefs.
    1. در طول تاریخ، مردم به خاطر باورهای مذهبی‌شان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان