[اسم]

persecution

/ˌpɜːrsɪˈkjuːʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ستم ظلم، آزار، مجازات

معادل ها در دیکشنری فارسی: آزار اذیت اذیت و آزار ایذا تصدیع
  • 1.They fled to Europe to escape persecution.
    1. آنها برای فرار کردن از ظلم به اروپا گریختند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان