Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گچکاریشده
2 . پوشیدهشده (از مادهای)
3 . (بسیار) مست
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
plastered
/ˈplæstərd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more plastered]
[حالت عالی: most plastered]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گچکاریشده
گچبریشده
informal
1.The old home had plastered walls.
1. آن خانه قدیمی دیوارهای گچکاریشده داشت.
2
پوشیدهشده (از مادهای)
3
(بسیار) مست
سیاهمست، مست و پاتیل
مترادف و متضاد
drunk
to be/get plastered
مست شدن/کردن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
plaster cast
plaster bandage
plaster
planthopper
planter
plastic
plastic bag
plastic surgeon
plastic surgery
plastic wrap
کلمات نزدیک
plasterboard
plaster cast
plaster
plasma tv
plasma screen
plasterer
plasterwork
plastic
plastic bag
plastic surgeon
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان