Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گچکار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
plasterer
/ˈplæstərər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گچکار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گچکار
1.Depending on the size of the room, an experienced plasterer could plaster the walls and ceiling in a couple of hours.
1. بسته به اندازه اتاق، یک گچکار باتجربه می تواند در عرض دو ساعت دیوارها و سقف را گچکاری کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
plastered
plasterboard
plaster cast
plaster
plasma tv
plasterwork
plastic
plastic bag
plastic surgeon
plastic surgery
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان