Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نقش داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
play a part
/pleɪ ə pɑrt/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نقش داشتن
دست داشتن
1.Alcohol plays a part in 70 per cent of divorces.
1. الکل در 70 درصد طلاقها نقش دارد.
2.She plays an active part in local politics.
2. او نقش فعالی در سیاستهای محلی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
play
plausibly
plausible
plaudits
platypus
play a prank
play a role
play a trick on someone
play back
play badminton
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان