Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ادب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
politeness
/pəˈlaɪt.nəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ادب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ادب
مترادف و متضاد
courtesy
impoliteness
1.We were impressed by their politeness.
1. ما تحتتأثیر ادب آنها قرار گرفتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
politely
polite
polished
polish up
polish the apple
political
political activist
political asylum
political campaign
political correctness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان