[صفت]

positive

/ˈpɑz.ət̬.ɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more positive] [حالت عالی: most positive]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مثبت خوش‌بین، خوش‌بینانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: مثبت
مترادف و متضاد affirmative approving favorable negative
to be positive (about something)
نسبت به چیزی دید مثبت داشتن
  • She tried to be more positive about her new job.
    او سعی کرد نسبت به شغل جدیدش دید مثبت‌تری داشته باشد.
to feel positive about something
در مورد چیزی حس خوش‌بینانه داشتن
  • I'm feeling much more positive about things now.
    الان در مورد مسائل حس بسیار خوش‌بینانه‌تری دارم.
positive thought
تفکر مثبت
  • We should never underestimate the power of positive thought.
    ما هرگز نباید قدرت تفکر مثبت را دست کم بگیریم.
a positive attitude/outlook/reaction
نگرش/دیدگاه/واکنش مثبت
  • With a positive attitude, everything is possible.
    با نگرشی مثبت، همه‌چیز ممکن است.
کاربرد صفت positive
صفت positive در این مفهوم به نگرشی مثبت به چیزی داشتن یا جنبه خوب چیزی را در نظر گرفتن و نسبت به وقوع اتفاقات خوب، امیدوار و مطمئن بودن، اشاره دارد. این صفت به معنای "مثبت" در علم پزشکی و ریاضی نیز کاربرد دارد. (در ریاضی به اعداد بزرگتر از صفر، اعداد مثبت گفته می شود.)

2 مطمئن

مترادف و متضاد absolute assured certain sure uncertain unsure
  • 1."Are you sure you saw him?" "Absolutely positive."
    1. «مطمئنی که او را دیدی؟» «کاملا مطمئنم.»
to be positive about something
راجع به چیزی مطمئن بودن
  • I can't be positive about what time it happened.
    من نمی‌توانم راجع به اینکه چه ساعتی آن اتفاق افتاد مطمئن باشم [مطمئن نیستم که آن چه زمانی اتفاق افتاد].
to be positive (that…)
مطمئن بودن که ...
  • 1. I'm positive that I saw your girlfriend with another man.
    1. مطمئنم که دوست‌دخترت را با مردی دیگر دیدم.
  • 2. I'm positive that I switched it off.
    2. مطمئنم که آن را خاموش کردم.
کاربرد صفت positive
صفت positive در این مفهوم حاکی از اطمینان داشتن و یا کاملا مطمئن بودن نسبت به حقیقت یا درستی چیزی است.

3 محض مطلق

informal
مترادف و متضاد absolute
  • 1.He has a positive genius for upsetting people.
    1. او نبوغی محض در ناراحت کردن افراد دارد.
  • 2.It was a positive miracle that we survived.
    2. معجزه محض بود که ما جان سالم به در بردیم.
توضیح درباره صفت positive به معنای محض
صفت positive در این مفهوم کاربردی غیررسمی و محاوره‌ای دارد و تنها قبل از اسامی به‌کار می‌رود و به معنای کامل، مطلق و محض بودن آن اسم است.

4 قطعی مسلم

مترادف و متضاد conclusive
positive evidence
مدرک قطعی
  • We have no positive evidence that she was involved.
    ما هیچ مدرک قطعی برای نشان دادن این که او نیز درگیر بود نداریم.
positive correlation
ارتباط قطعی
  • The results show a positive correlation between exercise and self-esteem.
    نتایج، بیانگر ارتباطی قطعی بین تمرین و عزت نفس بودند.
توضیح درباره صفت positive به معنای قطعی
صفت positive به معنای "قطعی" برای اشاره به چیزی است که مدرک و اثبات و اطلاعات قطعی و مسلم دارد و فرد از صحت آنها مطمئن است.

5 مثبت (نتیجه آزمایش)

مترادف و متضاد negative
  • 1.Her pregnancy test was positive.
    1. نتیجه آزمایش بارداری او مثبت بود.
  • 2.The athlete tested positive for steroids.
    2. نتیجه آزمایش استروئید آن ورزشکار، مثبت بود.
توضیح درباره صفت positive به معنای مثبت
صفت positive به معنای مثبت در این کاربرد برای نشان دادن وجود ماده خاص، بیماری یا عارضه پزشکی خاص و ... در آزمایشات پزشکی و علمی به‌کار می‌رود.
[اسم]

positive

/ˈpɑz.ət̬.ɪv/
قابل شمارش

6 نتیجه مثبت (آزمایش)

مترادف و متضاد negative
  • 1.The result can be a false positive.
    1. نتیجه (آزمایش) می‌تواند یک نتیجه مثبت اشتباه باشد.
  • 2.Was a positive or a negative?
    2. جواب مثبت بود یا جواب منفی؟
توضیح درباره واژه positive
واژه positive به معنای مثبت در این کاربرد برای نشان دادن وجود ماده خاص، بیماری یا عارضه پزشکی خاص و ... در آزمایشات پزشکی و علمی به کار می‌رود.

7 نکته مثبت نقطه قوت

  • 1.Take your weaknesses and translate them into positives.
    1. نقاط ضعف خود را در نظر بگیرید و آنها را تبدیل به نقاط قوت کنید.
  • 2.To manage your way out of recession, accentuate the positive.
    2. برای اینکه بتوانید از رکود خلاص شوید، بر نکات مثبت تاکید کنید.
توضیح درباره واژه positive
واژه positive در این مفهوم به جنبه و نکات مثبت و مفید چیزی یا کسی اشاره دارد و هم می‌تواند به صورت قابل شمارش و هم غیرقابل شمارش به کار برود.

8 فیلم مثبت (عکاسی) پوزیتیو

توضیح درباره واژه positive به معنای پوزیتیو
پوزیتیو فیلمی است که بعد از ظاهر شدن، نور و تاریکی و رنگ آن مشابه همان چیزی است که از آن فیلم‌برداری شده است. نسخه مثبت معمولا از روی نسخه منفی به‌دست می‌آید و همین نسخه از فیلم است که تکثیر می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان