[فعل]

to pour into

/pɔr ˈɪntu/
فعل گذرا
[گذشته: poured into] [گذشته: poured into] [گذشته کامل: poured into]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اختصاص دادن (مبلغ زیادی پول) به چیزی

  • 1.Most of the money raised by the new taxes will be poured into the arena project.
    1. بیشتر پولی که توسط مالیات‌های جدید جمع شده بود، به پروژه زمین مسابقه اختصاص خواهد یافت.
  • 2.The government has poured millions into the education system.
    2. دولت میلیون‌ها دلار به نظام آموزشی اختصاص داده‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان