Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کار هنری کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to practice art
/ˈpræktəs ɑrt/
فعل ناگذر
[گذشته: practiced art]
[گذشته: practiced art]
[گذشته کامل: practiced art]
صرف فعل
1
کار هنری کردن
کار هنری انجام دادن
1.If people practice art, they will get along with their stress.
1. اگر مردم کار هنری انجام دهند، میتوانند بر اضطراب خود غلبه کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
practice
practically
practicality
practical joke
practical
practice makes perfect
practiced
practitioner
pragmatic
pragmatics
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان