Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ایالتی
2 . شهرستانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
provincial
/prəˈvɪnʃl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more provincial]
[حالت عالی: most provincial]
1
ایالتی
استانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ولایتی
provincial election
انتخابات استانی
2
شهرستانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شهرستانی
تصاویر
کلمات نزدیک
provinces
province
provider
providential
provident
provincialism
provision
provisional
provisional government
provisional licence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
