Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پروزاک (دارو)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
prozac
/ˈproʊzæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پروزاک (دارو)
فلوکستین
1.She's been on Prozac for two years.
1. او دو سال است پروزاک مصرف می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
proxy vote
proxy
proximity
prowler
prowl
prude
prudence
prudent
prudish
prune
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان