Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . احتیاط
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
prudence
/ˈprudəns/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
احتیاط
ملاحظه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آیندهنگری
احتیاط
دورنگری
formal
مترادف و متضاد
caution
circumspection
recklessness
1.we need to exercise prudence in such important matters.
1. ما باید در چنین مسائل مهمی احتیاط پیشه کنیم [با احتیاط عمل کنیم].
تصاویر
کلمات نزدیک
prude
prozac
proxy vote
proxy
proximity
prudent
prudish
prune
pruning shears
prurient
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان