[اسم]

prune

/pruːn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آلو بخارا

  • 1.From a nutritional perspective, prunes are like raisins.
    1. از نظر ارزش غذایی، آلوبخارا مشابه کشمش است.
[فعل]

to prune

/pruːn/
فعل گذرا
[گذشته: pruned] [گذشته: pruned] [گذشته کامل: pruned]

2 هرس کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: هرس کردن
مترادف و متضاد trim
  • 1.When should you prune apple trees?
    1. چه زمانی باید درختان سیب را هرس کرد؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان