[اسم]

receivership

/rɪˈsiːvərʃɪp/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مصادره

  • 1.Five hundred jobs were lost when the company went into receivership last year.
    1. پانصد شغل از بین رفت وقتی شرکت مصادره شد.
  • 2.Her company has been in receivership for six months now.
    2. شرکت او تا الان 6 ماه است که در مصادره (دادگاه) در آمده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان