[فعل]

to remix

/ˈriːmɪks/
فعل گذرا
[گذشته: remixed] [گذشته: remixed] [گذشته کامل: remixed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مجدد تنظیم کردن آهنگ ریمیکس کردن

مترادف و متضاد mix
  • 1.The band have released a remixed version of their first single.
    1. گروه موسیقی نسخه ریمیکس شده ای از اولین تک آهنگ شان به بازار عرضه کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان