Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . طرد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
renunciation
/rɪˌnʌnsiˈeɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طرد
رد، عدم پذیرش، دست کشی
مترادف و متضاد
abandonment
rejection
1.renunciation of marriage
1. طرد ازدواج
2.The renunciation of the treaty by President
2. رد پیمان توسط رییس جمهور
تصاویر
کلمات نزدیک
rental
rent-free
rent out
rent
renowned
reoffend
reoffender
reopen
reopening
reorganization
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان