Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مشهور
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
renowned
/rɪˈnaʊnd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more renowned]
[حالت عالی: most renowned]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مشهور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پرآوازه
سرشناس
نامی
نامور
نامآور
معروف
مشهور
افسانهای
مترادف و متضاد
celebrated
noted
1.Marco Polo is a renowned explorer.
1. "مارکو پولو" یک جهانگرد مشهور است.
2.The region is renowned for its outstanding natural beauty.
2. این منطقه به خاطر مناظر طبیعی زیبایش مشهور است.
تصاویر
کلمات نزدیک
renown
renovation
renovate
renounce
rennet
rent
rent out
rent-free
rental
renunciation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان