[فعل]

to rent out

/rɛnt aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: rented out] [گذشته: rented out] [گذشته کامل: rented out]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اجاره دادن کرایه دادن

معادل ها در دیکشنری فارسی: اجاره دادن کرایه دادن
  • 1.He rents out his house to students during the summer.
    1. او تابستان‌ها خانه‌اش را به دانشجوها اجاره می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان