Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مجموعه آثار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
repertoire
/ˈrepərtwɑːr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجموعه آثار
رپرتوار، کارگان
1.a pianist with a wide repertoire
1. یک پیانیست با رپرتواری پربار
2.to add to your repertoire
2. اضافه کردن بر مجموعه آثار خود
تصاویر
کلمات نزدیک
repercussions
repercussion
repentant
repentance
repent
repertory theater
repetition
repetitive
repetitive strain injury
rephrase
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان