[صفت]

retentive

/rɪˈtentɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more retentive] [حالت عالی: most retentive]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نگهدارنده نگهدار

  • 1.Soil should be rich and moisture retentive.
    1. خاک باید غنی و نگه‌دارنده رطوبت باشد.

2 قوی (حافظه)

  • 1.She has an amazingly retentive memory.
    1. او حافظه‌ای بسیار قوی دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان