Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مرور
2 . بازنگری
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
revision
/riˈvɪʒən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مرور
a last minute revision
یک مرور لحظه آخری [دقیقه نودی]
a revision class
کلاس مرور
2
بازنگری
بازبینی، اصلاح
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اصلاحیه
بازنگری
تجدیدنظر
جرح و تعدیل
1.The whole book is in need of revision.
1. کل کتاب نیازمند بازنگری [اصلاح] است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
reviser
revise
reviewer
reversibly
reversible
revive
revolt
revolting
revolutionize
revolve
کلمات نزدیک
revise a paper
revise
reviled
revile
reviewer
revisionism
revisit
revitalize
revival
revive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان