[فعل]

to revolve

/rɪˈvɑːlv/
فعل ناگذر
[گذشته: revolved] [گذشته: revolved] [گذشته کامل: revolved]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گردیدن چرخیدن

معادل ها در دیکشنری فارسی: چرخیدن گشتن
  • 1.The earth revolves on its axis.
    1. زمین دور محور خود می‌چرخد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان