[اسم]

revolver

/rɪˈvɑːlvər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 هفت‌تیر ششلول

معادل ها در دیکشنری فارسی: هفت‌تیر ششلول
  • 1.The man stood over him, aiming the revolver at his head.
    1. مرد بالای سرش ایستاد و هفت‌تیر را به سمت سر او نشانه گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان