Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آسایشگاه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
sanatorium
/ˌsænəˈtɔːriəm/
قابل شمارش
[جمع: sanatoria]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آسایشگاه
بیمارستان بیماران مبتلا به سل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آسایشگاه
1.In the early twentieth century, tuberculosis sanatoriums were common in the US.
1. در اوایل قرن بیستم، بیمارستان مسلولین [افراد مبتلا به سل] در آمریکا خیلی رایج بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
san francisco
san diego
samuel
sampling
sampler
sanchez
sanctification
sanctify
sanctimonious
sanction
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان