[صفت]

shady

/ˈʃeɪdi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: shadier] [حالت عالی: shadiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سایه‌دار

معادل ها در دیکشنری فارسی: سایه‌دار سایه‌گستر
  • 1.We sat in a shady part of the garden.
    1. ما در بخش سایه‌دار باغ نشستیم.

2 مشکوک مورددار

معادل ها در دیکشنری فارسی: مورددار مسئله‌دار
مترادف و متضاد suspicious
  • 1.I don't trust him. He seems like a pretty shady guy.
    1. من به او اعتماد ندارم. او آدم خیلی مشکوکی به‌نظر می‌رسد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان