1.The golf club had a long wooden shaft that he held in his hands.
1.
چوب گلف یک دسته چوبی بلند داشت که او در دستانش نگه داشته بود.
2.The golf clubs are fitted with graphite shafts.
2.
چوبهای گلف با دستههای گرافیتی محکم شدهاند.
3
سوراخ
1.He was found dead at the bottom of a shaft.
1.
او در ته یک چاه، مرده پیدا شد.
2.They lowered him down to the bottom of the deep shaft.
2.
آنها او را تا ته آن چاه عمیق پایین بردند.
4
پرتو
1.A brilliant shaft of sunlight burst through the doorway.
1.
پرتو درخشانی از نور خورشید از در وارد شد.
2.A shaft of moonlight fell on the lake.
2.
پرتوی از نور مهتاب بر روی دریاچه افتاد.
5
شفت (محور)
شافت
توضیح درباره شفت (محور) یا شافت
شفت عضو دورانی یا رفت و برگشتی است که برای انتقال نیرو و گشتاور بکار میرود و بیشترین مورد استفاده آنها در ماشینهای فرز، ماشینهای کشاورزی، ماشینهای حمل و نقل و اتومبیلها میباشد.