Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شوک درمانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
shock therapy
/ˈʃɑːk θerəpi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شوک درمانی
درمان با ضربه الکتریکی تشنج آور
مترادف و متضاد
shock treatment
1.I suppose I was on three weeks of shock treatment.
1. حدس می زنم سه هفته شوک درمانی می شدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
shock absorber
shock
shoal
shivery
shiver
shock wave
shock-absorber
shock-headed
shock-proof
shocked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان