[صفت]

shivery

/ˈʃɪvəri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: shiverier] [حالت عالی: shiveriest]

1 لرزان

  • 1.She felt sick and shivery.
    1. او احساس بیماری و لرز داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان