Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لرزان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
shivery
/ˈʃɪvəri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: shiverier]
[حالت عالی: shiveriest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لرزان
1.She felt sick and shivery.
1. او احساس بیماری و لرز داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
shivering
shiver
shish kebab
shirt
shire horse
shoal
shoat
shock
shocked
shocking
کلمات نزدیک
shiver
shitty
shit
shish kebab
shirty
shoal
shock
shock absorber
shock therapy
shock wave
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان