[اسم]

short circuit

/ˌʃɔːrt ˈsɜːrkɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اتصال کوتاه (در یک مدار الکتریکی)

معادل ها در دیکشنری فارسی: اتصالی اتصال کوتاه
مترادف و متضاد short
  • 1.The fire was caused by a short circuit.
    1. آتش سوزی به دلیل وجود یک اتصال کوتاه بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان