Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اتصال کوتاه (در یک مدار الکتریکی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
short circuit
/ˌʃɔːrt ˈsɜːrkɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اتصال کوتاه (در یک مدار الکتریکی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اتصالی
اتصال کوتاه
مترادف و متضاد
short
1.The fire was caused by a short circuit.
1. آتش سوزی به دلیل وجود یک اتصال کوتاه بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
short-bodied
short-billed
short-beaked
short's aster
short whist
short-dated
short-eared
short-eared dog
short-grass
short-haired
کلمات نزدیک
short
shoreline
shore up
shore
shopping trolley
short cut
short film
short measure
short of
short of breath
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان