[اسم]

shorts

/ʃɔːrts/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شلوارک شلوار کوتاه

معادل ها در دیکشنری فارسی: شلوارک
  • 1.He had on a pair of shorts and a T-shirt.
    1. او یک شلوارک و یک تی‌شرت به تن داشت.
gym shorts
شلوارک ورزشی

2 شورت (مردانه)

معادل ها در دیکشنری فارسی: شورت
مترادف و متضاد men's underpants
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان