[اسم]

shotgun

/ˈʃɑːtɡʌn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تفنگ ساچمه‌ای تفنگ شکاری

معادل ها در دیکشنری فارسی: تفنگ ساچمه‌ای تفنگ شکاری
  • 1.The robbers used a shotgun in the raid.
    1. دزدها در هنگام حمله از تفنگ ساچمه‌ای استفاده کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان