Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . از پهلو به هم مالیدن (اتومبیل)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to sideswipe
/saɪdz waɪp/
فعل گذرا
[گذشته: sideswiped]
[گذشته: sideswiped]
[گذشته کامل: sideswiped]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
از پهلو به هم مالیدن (اتومبیل)
از بغل به هم زدن
informal
1.The driver next to me fell asleep and sideswiped me.
1. راننده کناری من خوابش برد و از پهلو به (اتومبیل) من مالید.
تصاویر
کلمات نزدیک
sidestroke
sidestep
sideshow
sidereal
sidelong
sidetrack
sidewalk
sideways
sidewinder
siding
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان