[قید]

sideways

/ˈsaɪdweɪz/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 یک‌وری

  • 1.He looked sideways at the girl next to her.
    1. او یک‌وری به دختر بغل دستی‌اش نگاه کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان