[اسم]

skeleton

/ˈskɛlətən/
قابل شمارش

1 اسکلت استخوان‌بندی

sheep skeleton
اسکلت گوسفند

2 حداقل کمترین تعداد

مترادف و متضاد skeleton
  • 1.There will only be a skeleton staff on duty over the holiday.
    1. در تعطیلات تنها حداقل تعداد کارمندان سر کار خواهند بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان