[قید]

skillfully

/ˈskɪlfəli/
غیرقابل مقایسه

1 بامهارت ماهرانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: ماهرانه استادانه
  • 1.He chopped the vegetables quickly and skillfully.
    1. او سبزی‌ها را سریع و بامهارت ریز کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان