Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نمایش کوتاه (اغلب کمدی و عامیانه)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
skit
/skɪt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نمایش کوتاه (اغلب کمدی و عامیانه)
1.Marnie and Chris spent a long time practicing their skit.
1. "مارنی" و "کریس" زمان زیادی را صرف تمرین کردن نمایش کوتاه خود کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
skirting board
skirt
skirmish
skipping rope
skipper
skittles
skive
skopje
skua
skulduggery
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان