Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لیز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
slimy
/ˈslaɪmi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: slimier]
[حالت عالی: slimiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لیز
لزج
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لزج
1.The floor was black, cold and slimy.
1. کف زمین سیاه، سرد و لیز بود.
2.thick slimy mud
2. گل غلیظ و لزج
تصاویر
کلمات نزدیک
slimness
slimming
slimmer
slime
slim
sling
slingback
slink
slinky
slip
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان